
اینکه آدم از یه بلندی پرت بشه و محکم بخوره کف زمین خیلی درد داره ولی ,
زود همه چیز تموم میشه
اینکه آدم توی آتیش جزغاله بشه و بسوزه خیلی بیشتر درد داره ولی ,
یه خورده بعد همه چیز تموم میشه
اینکه آدم بیفته توی آب و دست و پا بزنه و خفه بشه بازم خیلی درد داره ولی ,
زود همه چیز تموم میشه
اینکه آدم وسط یه اتوبان گیر کنه به یه کامیون و همسطح آسفالت له بشه خیلی درد داره ولی بازم
همه چیز زود تموم میشه ,
ولی می دونی چیه , چند روزه دارم به این فکر می کنم که
اینکه آدم بمیره و بعد از مرگش یه سری چیزا رو بفهمه , یه سری چیزا که
ازش قایم شده بود ,
یه سری چیزا رو ببینه , که توی زنده بودنش روحشم ازون کارا خبر نداشت ,
و اینکه خوب حالیش بشه که توی زنده بودنش چقدر
ساده لوح بوده و
احمق ,
از همه اینا بیشتر درد داره ,
خیلی بیشتر درد داره
و ازون بدتر اینکه ,
هیچوقت هم تموم نمیشه
شاید به خاطر همینه که تازگی از مردن می ترسم
آخه به
احمقانه زندگی کردن و ساده لوح زیستن عادت کردم !